رویکردها و انواع فلسفههای تعلیم و تربیت
رویکردها در فلسفه تعلیم و تربیت چه نقشی دارند و تا چه حد به کار می آیند؟
رویکرد یعنی چه؟ رویکردها در فلسفه تعلیم و تربیت چه نقشی دارند و تا چه حد به کار می آیند؟ هرگونه حرکت علمی و فکری، از یک سلسله مبانی نشئت می گیرد و به پشتوانه اصول و روش های ویژه لازم است از نقطه آغاز تا پایان، مسیر ویژه ای را بپیماید. این مسیر ویژه نه تنها ساختار آن حرکت علمی و فکری را معین می سازد، بلکه به آن رنگ و روی ماهوی بخشیده، نوع حرکت را تعریف می کند. با این بیان، از درون هر رویکرد می توان به یک فلسفه در تعلیم و تربیت دست یافت.
بر اساس برداشتی که از جایگاه و کاربرد رویکردها به دست می آید، پرداختن به فلسفه تعلیم و تربیت گاه جنبه تحقیقاتی پیدا می کند، یعنی صرفأ ناظر به واقعیت های موجود و احکام ناظر به آنهاست. در این صورت، نقش اصلی فلسفه تربیتی تحقیق و واکاوی خط مشی ها و کارکردهایی است که بر اساس مبانی و اصول ویژه در اندیشه و نظام آموزشی - تربیتی خاصی کانون توجه قرار گرفته و پذیرفته شده اند. با بهره برداری از رویکرد تحقیقاتی، اطلاعات مربوط به پژوهش های صورت گرفته در زمینه فلسفه یا فلسفههای تعلیم و تربیت جمع بندی شده، با نظم و ترتیب ویژهای آرایش و ارائه می گردند تا استادان و دانشجویان با تتبعی ساده به راحتی بتوانند به مجموع آرا و دیدگاهها یا بخشی از آنها در یک زمینه دست یابند. رویکرد تحقیقاتی به فلسفه تعلیم و تربیت هویتی تحقیقاتی می بخشد.
از منظری دیگر، چنانچه کار و هنر فلسفه تربیتی پردازش و تحلیل داده های به دست آمده از رویکرد و فلسفه تحقیقاتی باشد، آن فلسفه رنگ و روی تحلیلی به خود می گیرد و هویتی تحلیلی می یابد. کشف، تجزیه و تحلیل مفاهیم و مضامین موجود در اهداف، برنامه ریزی ها، سازماندهی ها، مبانی، اصول، روشها و منطق تحقیقات آموزشی - تربیتی از نقش های برجسته یک فلسفه تحلیلی است. رویکرد تحلیلی در فلسفه تعلیم و تربیت، همچنین با استفاده از زبان تحلیل، می کوشد تا با شفاف سازی کارکردهای ویژه اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده فلسفهها و مکاتب تربیتی، هرگونه ابهامی را در این زمینه برطرف سازد و معیارهای مناسبی را برای ارزیابی این کارکردها و شیوه استفاده از آنها ارائه دهد.
رویکرد فراتحلیلی یا تحلیل تحلیل ها بیان کننده فلسفه خاصی از تعلیم و تربیت است که هنرش مهم تر از تحلیل، نقد و بررسی و تجزیه و تحلیل ناظر به تحلیل هایی است که مکاتب مختلف و صاحب نظران گوناگون در عرصه های تربیتی ارائه کرده اند. رویکردهای انتقادی یا تطبیقی معمولا از دل این رویکرد پدید می آیند. این رویکردها نیز همچون دو رویکرد پیشین به فلسفه تعلیم و تربیت معنا و هویت می بخشند. از فلسفه فراتحلیلی می توان برای دستیابی به دیدگاهی نسبتا کامل تر، جامع تر و کمتر اسیب پذیر بهره برد.
رویکردها - به بیانی که گذشت - شامل سه گروه اصلی به نام های تحقیقاتی، تحلیلی و فراتحلیلی و دو گروه فرعی وابسته به رویکرد فراتحلیلی به نام های انتقادی و تطبیقی اند. برخی به رویکرد دیگری اشاره کرده اند که در واقع ترکیبی از همه رویکردهاست و از خود اصالتی ندارد. پاره ای نیز به مواردی پرداخته اند که به نظر نمی رسد بتوان آنها را در قلمرو رویکردها و انواع فلسفههای تربیتی قرار داد. الهام بخش بودن یا دستوری و تجویزی تلقی کردن فلسفههای تربیتی ربطی به رویکردهای تربیتی ندارد، بلکه صرفا می تواند نشان دهنده سبک خاصی از انتقال پیام های تربیتی باشد.
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، سیداحمد رهنمایی، صص94-91، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1388
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}